ببین چگونه چون درختی
به پیچک مرگ گره خورده ام
ببین که قلب من پر از خالی است
ببین که عشق من چه پوشالی است
ببین که اشک من نمی ریزد
ز تخته سنگ قلب من گلی نمی روید
ببین که روزگار من سرد است
ببین که زندگی من انبوه از درد است
بهار من خالی زهر رنگ است
ببین چگونه زیستم این عمر را
چگونه است زندگی من هر دم
ببین که از خیش موی خود
چگونه بر زندگی ام افت است
ببین که قلب من چه چرکین شده
سیاهی اش از غم دیرینه است
ببین چگونه باختم
چگونه کیش و ماتم
ببین سر یه اشتباه
چگونه
اسب خود به سوی ظلمت جهان تاختم
ببین که درپیله ی تن اسیراست
روح من
مثال جنبنده ای در سکون مانده است
روح من
مثال مرده ای درون خاک سرد است
روح من
ببین که در سنگر جسم
مثال یک فراری از همه جا رانده است
مثال مار چنبره زده به دور خارپشت
ببین چگونه در سکوت خود ساکن است
چگونه چون سراب بی خانه است
چگونه مانده این همه میان اب مرداب
چگونه این مدت طولانی و بس راکد است
امید او مثال خارج شدن از پیله است
مثال تابیدن نور بر برش
خدای من به روح من بیاموز
چگونه پیله ها ی سخت زندگی برکند
مریم امینی 23/3/1391

